انحطاط حیثیت دینی
مردم عادی بیشتر از کشورهای اسلامی به ویژه مردم افغانستان از باورمندی شان به دین در مقابل هجوم های بیگانه قربانی های بیشمار داده اند که تاریخ استادگی مردم افغانستان سه مرتبه در مقابل انگلیس، ده سال در مقابل اتحاد شوری سابق و به تعقیب آن تاکنون در مقابل تروریزم بین المللی، همه وانمود می کند که مردم این کشور برای حفظ ارزش های دینی و میهنی از هیچ جان نثاری دریع نمی ورزند.
اما چیزی که روح و جسم انسان مسلمان را در جهاد و مقاومت مردم مسلمان افغانستان درد میدهد، خوش باوری اکثریت مطلق شان به پیشروان و مقداهان استفاده جو است که از باورمندی و اعتماد آنها استفاده بیجا می نمایند. مثلا باشعار دین از احساسات مردم استفاده کرده و جوقه، جوقه مردم و فرزندان شان را به معرض های گوناگون خطر از زمان جهاد گرفته تا مقاومت و الی اکنون، سوق داده اند. این در حالیست که خانواده ها به ویژه پسران و دختران سر دسته های تمام احزاب و گروهای افغانستانی در بیرون از کشور مصروف فراگیری تعلیم و تحصیل خود بوده و میباشند.
از طرف دیگر، احزاب و دست های دین شعار، تحت نام مقدس دین در مقاطع مختلف از هر فرصت استفاده کرده و گروهها و افراد مربوط به احزاب دیگر افغانستانی را کشتند، شکنجه کردند و دارائی اش را عصب کرده و متواری از خانه و کاشانه شان ساختند. در شرایط فعلی، طالبان و داعش و گروهای ترورستی دیگر تحت شعار دین چه مصیبت نیست که بر مردم نمیبارانند.
تمام کشورهای غربی و شرقی بی دین و اسلام ستیز با استدلال به همین موارد و انواع از خیانت های دیگر در کشورهای اسلامی، به جای اینکه ما مسلمانان را به بی عملی ما مورد انتقاد قرار دهند، این نقیصه ما را به اسلام نسبت داده و در تمام رسانه ها و وسایل جمعی علیه دین اسلام تبلیغ های منفی را به راه انداخته و اسلام ستیزی را می افزایند. حتی این تبلیغ آنان بجای رسیده که عده از مسلمانان کم مطالعه نیز به این تبلیغ آنان باورمند شده و همه عقبگرد و پس مانی مسلمانان و جوامع اسلامی را در عرصه های مختلف به اسلام و دینداری نسبت دهند.
این در حالیست که با طلوع خورشید اسلام پیشرفت در اسلام دیده میشد و حتی تا صدههای هفتم و هشتم هجری اختراعات، چون (اختراع ساعت، طرح مسائل طبی و ترکیب ادویه، اختراع آتش انداز و مسائل دیگر) مربوط به مسلمانان میشود. با سهولت طلبی، مستعمره شدن و ناکارائی رهبران شهوت پرست و دنیا پرست کشورهای اسلامی این شیرازه جوامع اسلامی رو به رکود رفت و حتی مسلمانان امروز از داشته های سابقه خود هم آگاهی لازم ندارند.
انحطاط حیثیت مذهبی
بدون شک علمای دو مذهب مروج اهل تسنن و اهل تشیع در افغانستان با تعابیر و تفاسیر ویژه مذهب و حتی شخصی خود شان، به توجیه جنگ های فرقهای، حملات گروهی، انتحار و انفجار در این کشور پرداختند و هر یک نزد عامهی مردم چیز فهم باعث زدایش اعتبار خود چه؛ بلکه باعث سلب اعتبار مذهب خود با سهل انگاری در امر امنیت و رفاه عامه نظر به نصوص اسلامی و پذیرفته شده گردیده اند. این امر در واقع انحطاط و عقب گرد است؛ زیرا که با طلوع خورشید اسلام، نه تنها جنگ های قبیلوی از بین مردم زدوده میشد؛ بلکه امر زدایش جنگ های قبیلوی باعث مسلمان شدن اقوام نامسلمان (چون قبیله های اوس و خزرج) می گردید.
از طرف دیگر، این امر نه تنها باعث لطمه به جایگاه توجیه گران (مفتی های حزبی و گروهی) وارد کرده؛ بلکه بیستر و وجاهت همه علما را نزد آنانیکه اهل مطالعه اند و قوت هضم تحلیل شان نسبت به مسائل وت های جاری در کشور، منطقه و جهان کم است، بیاعتبار و کم رنگ ساخته است.
توجیه اعمال رهبرانی که از جایگاه و بیسترهای استخباراتی منطقه، باعث جنگ های گروهی بین مجاهدین، تخریب آبادی های کشور، انفجار، انتحار، ترور و قتل گردیده اند، نه تنها امر مذموم؛ بلکه نشانگر وابستگی توجیه گران حلقات حاکم استخباراتی بر رهبر و گروه های مربوطه می باشد. چرا که دست اندازی استخبارات منطقه در تشکیل حکومت و نظامداری دو دهه پسین کشور ما، برای حفظ رهبران و سر دسته های گروها و توجیه گران دینی اعمال شان در قدرت و ساختارهای دولتی، وانمود میکند متیقیناً همه در حلقات استخباراتی عضویت داشته اند که نفع شان از آن طریق حفظ و تأمین میگردد.
ادامه دارد.
قسمت پنجم: زدودن امنیت جسمی و روانی مردم
های ,مردم ,اسلام ,شان ,دین ,های ,در مقابل ,را به ,کرده و ,و حتی ,انحطاط حیثیت
درباره این سایت